In a peaceful underground world, a young mushroom named قارچی faces a sudden and terrifying noise that shakes their home. When Grandma goes missing amidst the chaos, قارچی and the family must overcome their fears and find her. The story explores how tolerance and understanding can help them navigate their challenges.
یکی بود یکی نبود. در یک جنگل بزرگ بزرگ، زیر زمین، کنار ریشه های درخت، خانواده قارچ سفید با پدربزرگ مهربانشان زندگی میکردند. زیرخاک همه چیز آرام بود. اما ناگهان صدای مهیبی، زیر خاک را لرزاند. همه ترسیدند و بچه ها گریه می کردند. پدر بزرگ همه را آرم کرد و گفت: نترسید، چیزی نیست.
بچه ها درباره آن صدا از پدر بزرگ چیزهایی می پرسیدند. - پدربزرگ، این صدای چی بود؟ کلاهی پرسید. پدربزرگ خندید و گفت: کلاهتو بکش بالا. حالا بگو ببینم خودت چه فکر می کنی عزیزم؟ چتری گفت: انگار چیزی داشت می شکست. همه بچه ها گرم صحبت شدند.
اوضاع داشت کم کم آرام میشد که مامان قاچی با صدای بلند گریه کرد. - مادر، مادر نیست! دوساعت است که دارم دنبالش میگردم، گفت. همه جا را گشتم ولی پیدایش نمی کنم. پدربزرگ گفت: نگران نباش، پیدایش میکنیم. اما دوباره آن صدای وحشتناک به گوش رسید.
پدربزرگ تصمیم گرفت دنبال مادر بزرگ برود. چتری گفت: - نرو. . . ما میترسیم. پدربزرگ گفت: بچه ها، مادر بزرگتان گم شده، نمی شود که دست روی دست بگذارم. باید بروم دنبالش. هرچی هست زیر سر این صداست. باید بفهمم چه بلایی سر مادر بزرگتان آمده؟
پدربزرگ چترش را برداشت و از زیرخاک خارج شد. بوی آشنایی خاک جنگل را پرکرده بود. نور رعد و برق و قطرات باران از آسمان میبارید. پدر بزرگ محو تماشای گلهای رنگارنگ و درخت های سرسبز شد. ناگهان صدای آشنایی را شنید که گفت: - سلام . . .
مادر بزرگ را دید که با چتر خوش رنگش زیباتر از همیشه ایستاده بود. هر دو به آسمان نگاه کردند و رنگین کمان زیبا را دیدند. مادر بزرگ گفت: - اگر بچه ها میدانستند به چه جای زیبایی آمده ایم، دیگر ناراحت نمی شدند. پدربزرگ لبخندی زد و گفت: زیاد طول نخواهد کشید و آنها هم خواهند آمد.
یکی بود یکی نبود. در یک جنگل بزرگ بزرگ، زیر زمین، کنار ریشه های درخت، خانواده قارچ سفید با پدربزرگ مهربانشان زندگی میکردند. زیرخاک همه چیز آرام بود. اما ناگهان صدای مهیبی، زیر خاک را لرزاند. همه ترسیدند و بچه ها گریه می کردند. پدر بزرگ همه را آرم کرد و گفت: نترسید، چیزی نیست.
بچه ها درباره آن صدا از پدر بزرگ چیزهایی می پرسیدند. - پدربزرگ، این صدای چی بود؟ کلاهی پرسید. پدربزرگ خندید و گفت: کلاهتو بکش بالا. حالا بگو ببینم خودت چه فکر می کنی عزیزم؟ چتری گفت: انگار چیزی داشت می شکست. همه بچه ها گرم صحبت شدند.
اوضاع داشت کم کم آرام میشد که مامان قاچی با صدای بلند گریه کرد. - مادر، مادر نیست! دوساعت است که دارم دنبالش میگردم، گفت. همه جا را گشتم ولی پیدایش نمی کنم. پدربزرگ گفت: نگران نباش، پیدایش میکنیم. اما دوباره آن صدای وحشتناک به گوش رسید.
پدربزرگ تصمیم گرفت دنبال مادر بزرگ برود. چتری گفت: - نرو. . . ما میترسیم. پدربزرگ گفت: بچه ها، مادر بزرگتان گم شده، نمی شود که دست روی دست بگذارم. باید بروم دنبالش. هرچی هست زیر سر این صداست. باید بفهمم چه بلایی سر مادر بزرگتان آمده؟
پدربزرگ چترش را برداشت و از زیرخاک خارج شد. بوی آشنایی خاک جنگل را پرکرده بود. نور رعد و برق و قطرات باران از آسمان میبارید. پدر بزرگ محو تماشای گلهای رنگارنگ و درخت های سرسبز شد. ناگهان صدای آشنایی را شنید که گفت: - سلام . . .
مادر بزرگ را دید که با چتر خوش رنگش زیباتر از همیشه ایستاده بود. هر دو به آسمان نگاه کردند و رنگین کمان زیبا را دیدند. مادر بزرگ گفت: - اگر بچه ها میدانستند به چه جای زیبایی آمده ایم، دیگر ناراحت نمی شدند. پدربزرگ لبخندی زد و گفت: زیاد طول نخواهد کشید و آنها هم خواهند آمد.
Discover other books with the same style
In a magical snowy village in Lapland, a snowman named Frosty dreams of flying. Despite his dreams, he faces challenges and learns the true value of friendship and kindness.
Descobrindo, a small and curious baby with blue skin and black hair, visits the circus. He encounters a puzzling problem: the circus lights have gone out, and the show can't start without them. Descobrindo sets off on an adventurous journey to solve the mystery of the missing lights.
Join Zachary and his cat Lulu as they embark on an exciting visit to the Dubai Aquarium, only to discover that the magical sea creatures are in need of help. With curiosity as his guide, Zachary faces obstacles that test his kindness and determination. Can Zachary find a way to help his new underwater friends and learn the value of charity?
CreateBookAI © 2025